اسامی فارسی

غنچه
گلی که شکفته نشده و هنوز گلبرگها و کاسبرگهایش فشرده و جمع‌اند؛ (به مجاز) دهان کوچک و زیبای معشوق.


اسامی عربی

غانیه
(مؤنث غانی)، زنی که به سبب زیبایی خویش بی نیاز از زیور باشد، زن جوان پاکدامن
 
غَدیره
گیسوی بافته و آویخته
 
غَزال
نوعی آهوی ظریف اندام و بسیار تندرو با چشمان درشت سیاه؛ (به مجاز) معشوقه‌ی زیبا
 
غَزاله
نوعی آهو بره‌ی ماده؛ آفتاب، چشمه‌ی آفتاب
 
غَزل
نوعی شعر، شعر عاشقانه؛ در موسیقی ایرانی هر نوع سخن آهنگین که به آواز یا همراه سازها خوانده می‌شده است.
 
غزل ناز
غزل (عربی) + ناز (فارسی) مرکب از غزل (شعرعاشقانه) + ناز (زیبا)
 
غمزه
حرکت چشم و ابرو برای برانگیختن توجه دیگری، کرشمه، ناز
 
غوغا
صدای بلند، بانگ و فریاد


منبع: سایت ستاره